زندگی ماهی سیاه کوچولو

The Little Black Fish
زندگی ماهی سیاه کوچولو

مرگ خیلی آسان می تواند الان به سراغ من بیاید. اما من می توانم زندگی کنم، نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ رو به رو شدم که می شوم، مهم نیست. مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد ... (صمد بهرنگی - نویسنده ی داستان ماهی سیاه کوچولو)
________________________________
« اگر پزشک هستی دیگر متعلق به خود نیستی، اگر متعلق به خودت هستی دیگر پزشک نیستی - دکتر محمد قریب »

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۸ اسفند ۹۷، ۲۲:۳۳ - جانی
    همممم

سه شنبه ۲۳ آبان ۹۶

سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۲:۳۳ ق.ظ

ساعت مطالعه: ۱۰ ساعت  

امروز رکورد زدم... ساعت ۱۱:۳۰ از خواب بیدار شدم مستقیم از تختخواب به پشت میز

میدونستم با این وضعیت روز سختی پیش رو دارم و همین طور هم شد.

کلا خیلی روز سختی بود.امروز مثل آقای همساده شدم, داغونِ داغونْ , لِهِ لِهْ... هههههههه

عصر هم سر درد گرفته بودم حسابــــــــــــــــی تا شب.

چند بارم این عَدُوٌّ مُبین وسوسم کرد ولی مقاومت کردم 😝😝

تا بالاخره تمومش کردم🙆  

چقدر این حس پیروزی شیرینه 🙌🙌🙌

ولی درکل خیلی خوب بود, احساس میکنم به لطف خدا ارادم خیلی قوی شده تا همین مهرماه معتاد شده بودم به یه بازی آنلاین مثل کلش بود تقریبا, الان هرچی فکر کردم اسمش یادم نیومد (^_^)  همه رو حذف کردمو گذاشتم کنار

دیگه حال نوشتن ندارم ,برم زودتر بخوابم تا مثل امروز نابود نشدم

  • ماهی سیاه کوچولو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی